کنایه از ماه نو است که هلال باشد، پیاله را نیز گویند که طلا و نقره به اندام کشتی ساخته باشند این لغت را در مؤیدالفضلا با کاف تازی نوشته اند. (برهان) (آنندراج)
کنایه از ماه نو است که هلال باشد، پیاله را نیز گویند که طلا و نقره به اندام کشتی ساخته باشند این لغت را در مؤیدالفضلا با کاف تازی نوشته اند. (برهان) (آنندراج)
آنکه کمربند او باز شده باشد. آنکه کمربند او پاره شده باشد: شکسته دل و دست بر خاک سر دریده سلیح و گسسته کمر. فردوسی. شکسته سلیح وگسسته کمر نه بوق و نه کوس و نه پا و نه سر. فردوسی. سوی شاه ترکان نهادند سر گشاده سلیح وگسسته کمر. فردوسی
آنکه کمربند او باز شده باشد. آنکه کمربند او پاره شده باشد: شکسته دل و دست بر خاک سر دریده سلیح و گسسته کمر. فردوسی. شکسته سلیح وگسسته کمر نه بوق و نه کوس و نه پا و نه سر. فردوسی. سوی شاه ترکان نهادند سر گشاده سلیح وگسسته کمر. فردوسی